پیـامبر اکرم (ص):
تقوای کامل آن هست که آنچه را نمـیدانی یـاد بگیری و به آنچه مـیدانی عمل کنی
عيد سعيد مبعث رسول مكرم اسلام حضرت محمد ص ،
عید شکوفایی خوشبوترین گل هستی، مبارکباد
زلال وحی
هدف بعثت پیـامبران
هُوَ الّذی بَعَثَ فِی اْلأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیـاتِهِ وَ یُزَکِّیـهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی ضَلالٍ مُبینٍ. پادگان احمد بن موسی ویکی پیدیا (جمعه: پادگان احمد بن موسی ویکی پیدیا 2)
اوست خدایی کـه در مـیان جمعیت درس نخوانده، پادگان احمد بن موسی ویکی پیدیا پیـامبری را از خود آنان مبعوث کرد، که تا آیـات الهی را بر آنان بخواند و آنان را پاک سازد و کتاب و حکمت تعلیم دهد، هر چند پیش از آن درون گمراهی آشکاری بودند.
قرآن کریم، سند جاودانگی بعثت است. پادگان احمد بن موسی ویکی پیدیا بعثت، همزاد قرآن هست و با قرآن آغاز مـی شود. خداوند درون قرآن، از بعثت پیـامبران و اه آن سخن بـه مـیان آورده است. درون آیـه دوم از سوره جمعه، نکته هایی درباره بعثت پیـامبران وجود دارد کـه به برخی اشاره مـی کنیم:
1. هو الذی بَعَثَ: برانگیزاننده پیـامبران، خداوند است. بـه بیـان دیگر، بعثت پیـامبران، بـه ویژه پیـامبر اسلام با آن ویژگی هایی کـه جز از راه اعجاز نمـی توان تفسیر کرد، نشان عظمت خداوند و شاهکار آفرینش اوست.
2. فی الامـیین: علم نبوت و رسالت درون کتاب ها نیست، بلکه علم لَدُنی و از سوی خداوند است. پیـامبر اسلام از مـیان قشر درس نخوانده برخاست و همـین مسئله، دلیل حقانیت اوست؛ زیرا کتابی مانند قرآن با آن همـه محتوای عظیم و ژرف نمـی تواند زاییده فکر بشر باشد.
3. رسولاً منـهم: پیـامبران از قشرهای متوسط یـا پایین جامعه و از جنس خود مردم اند.
4. یتلوا علیـهم: مطالعه آیـات الهی، مقدمـه و لازمـه تزکیـه نفس است. انسان درون پرتو قرآن از هرگونـه شرک، کفر، انحراف و فساد، پاک و پاکیزه مـی شود و کتاب و حکمت مـی آموزد.
5. یُزَکِّیـهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ: پاک شدن صحیفه دل، مقدمـه تعلیم آیـات الهی است.
6. درون آیـه شریفه یـادشده، هدف بعثت درون سه امر خلاصه شده است: یکی جنبه مقدماتی دارد و آن، تلاوت آیـات الهی هست که با تلاوت آن، جهان تازه ای پیش چشم جهانیـان باز شد و مردم با حقایق زندگی آشنا شدند. دو قسمت دیگر؛ یعنی تهذیب و تزکیـه نفس و تعلیم کتاب و حکمت، دو هدف بزرگ و نـهایی را تشکیل مـی دهد. [1]
یک جرعه آفتاب
1. پیـامبر اکرم(ص)
اِنَّما بُعثِتُ لِاُتَمَّمَ مَکارِمَ الأخلاقِ.[2]
من مبعوث شدم که تا بزرگواری های اخلاقی را کامل کنم.
2. پیـامبر اکرم(ص)
بُعثِتُ بِمَکارِمِ الأخلاقِ و مَحاسِنِها.[3]
من به منظور مکارم و نیکی های اخلاقی مبعوث شدم.
3. امام علی(ع)
...الی أن بَعَثَ اللهُ سبحانَهُ محمداً رَسولَ اللهِ لإنجازِ عِدَتِهِ و إتمامِ نُبُوَّتِهِ.[4]
...تا اینکه خداوند سبحان، محمد پیـامبر خود را فرستاد که تا وعده خویش را بـه انجام رساند و سلسله نبوتش را کامل کند.
4. امام مـهدی(عج)
إن اللهَ بَعَثَ مُحَمَّداً رحمةً لِلعالَمـین و تَمَّمَ بِهِ نِعمَتُه.[5]
خداوند، محمد را برانگیخت که تا رحمتی به منظور جهانیـان باشد و نعمت خود را تمام کند.
5. امام علی(ع)
خداوند او را درون زمانی فرستاد کـه روزگاری بود پیـامبری برانگیخته نشده بود. مردم درون خوابی طولانی بـه سر مـی بردند. فتنـه ها بالا گرفته و کارها پریشان شده بود. آتش جنگ ها شعله مـی کشید، دنیـا بی فروغ و پر از مکر و فریب گشته، برگ های درخت زندگی بـه زردی گراییده و از بـه بار نشستن آن قطع امـید شده بود.[6]
6. پیـامبر اکرم(ص)
بُعِثتُ بِالحَنفیَّةِ السَمَحةِ السَّهلَةِ.[7]
من بر اساس آیین پاک ابراهیم(ع) کـه سهل و آسان است، مبعوث گردیده ام.
7. پیـامبر اکرم(ص)
اِنَّ اللهَ اَرسَلِنی مُبَلَّغاً و لم یُرسِلَنی مُتَعَنِّتاً.
خداوند مرا به منظور تبلیغ و پیـام رسانی فرستاده، نـه به منظور سرزنش و تحمـیل و مشقت آفرینی.[8]
اشاره
بعثت، تحول الهی
حمـید رحمانیستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد
دل رمـیده ما را انیس و مونس شد
نگار من کـه به مکتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه، مسئله آموز صد مدرّس شد
سالروز بعثت پیـامبر اکرم(ص)، روز بزرگی به منظور تاریخ و بشریت است. واقعه بعثت، جایگاه ویژه ای درون فرهنگ مسلمانان دارد. بعثت درحقیقت، نقطه آغازین اسلام است. دین اسلام کـه در سال های نخستین خود با پیروانی اندک و در شرایط سخت آغاز شد، بعدها درون سراسر جهان انتشار یـافت و دل های فراوان را بـه سوی خود جذب کرد. این اتفاق بزرگ، درون روز دوشنبه 27 رجب سال چهلم عام الفیل روی داد.
به فرمان خداوند، حضرت محمد(ص) مأمور شد مردم را بـه سوی پروردگار خویش بخواند، پروردگاری کـه جهان و انسان را آفرید و آنچه را نمـی دانست، بـه او آموخت.
اه بعثت پیـامبران
نخستین و اساسی ترین هدف بعثت پیـامبران، دعوت بـه توحید و یکتاپرستی و نفی هرگونـه شرک و طاغوت است. قرآن کریم مـی فرماید: �ما درون هر امتی رسولی برانگیختیم کـه خدای یکتا را بپرستید و از طاغوت اجتناب کنید�.[9]
هدف دیگر بعثت پیـامبران، اصلاح فرد و جامعه درون تمام جنبه هاست. درون زمـینـه اصلاح اجتماعی، مـهم ترین کار پیـامبران الهی را مـی توان درون از مـیان بردن ارزش های جاهلی و کاذب و معیـارهای نادرست و جایگزینی ارزش های الهی دانست. یکی دیگر از مـهم ترین هدف های بعثت پیـامبران، اقامـه قسط و عدل درون جامعه است. پیـامبران مبعوث شدند که تا با اجرای احکام الهی و سیراب تشنگان عدالت از منبع فیض الهی، زندگی بشری را رنگ الهی بزنند.
خداوند بزرگ با بعثت پیـامبران، با انسان ها اتمام حجت کرده هست تا عذر و بهانـه ای به منظور آنان وجود نداشته باشد. عقل انسان، پیـامبر درونی و یکی از دو حجت خداوند بـه شمار مـی آید، ولی فعالیت های عقلی، خالی از تردید و شک نیست. بعد جای این گفته به منظور انسان وجود دارد که: خدایـا! اگر حجت خود را مـی فرستادی، ما از او پیروی مـی کردیم و فرد شایسته ای مـی شدیم. ازاین رو، قرآن فرموده است: �ما هرگز قومـی را مجازات نمـی کنیم، مگر اینکه پیـامبری مبعوث کرده باشیم�.[10]
بعثت پیـامبر اسلام و جهانی سازی
پایـه و اساس همـه ادیـان یکی است، ولی جهانی ساختن و برتری بخشیدن بـه دین خدا، تنـها به دست پیـامبر اسلام انجام گرفته است. پیـامبر اسلام مبعوث شد که تا کار ناتمام پیـامبران پیشین را بـه کمال برساند. نکته مـهم این هست که ادیـان دیگر نمـی توانستند مانند اسلام، برنامـه های کامل و جاودانی ارائه کنند؛ چون ادیـان گذشته به منظور مخاطب و زمان خاصی فرستاده شده بودند و قابلیت جاودانگی و در نتیجه، جهانی شدن را نداشتند. بعد با گذشت زمان دچار تحریف شدند. بنابراین، پیـامبر اسلام مبعوث شد که تا برنامـه کاملی به منظور انسان بـه ارمغان آورد. منظور از غالب بودن و غلبه اسلام، غلبه آن درون بعد نظامـی، سیـاسی، منطق و استدلال و محتواست.[11]
گفتار مجری
به نام خداوند بی همتا یگانـه ای کـه نعمت بعثت رو بر آخرین فرستاده خود ارزانی داشت که تا رسالت او موجب هدایت انسان از تاریکی بـه نور باشـه. یـاد باد زیباترین ایـام روزگاران، مبعث رسول مکرم اسلام، محمد مصطفی(ص)، فخر کائنات، گنجینـه اسرار الهی و مَحرم سراپرده معرفت.
در گذر روزهای سال، روزهایی هستن بس بزرگ. ما وظیفه داریم درباره اون روزها بیشتر بدونیم و فکر کنیم؛ چون سرنوشت ما بـه چنین روزهایی گره خورده. سالروز برانگیخته شدن گل سرسبد بوستان هستی، حضرت محمد(ص)، یکی از روزهای بزرگ خداست. راستی، تصور کنید اگه پیـامبری از سوی خدا برانگیخته نمـی شد، ما و دنیـای ما، امروزه چه وضعی داشت. اگری نبود کـه برای ما انسان ها خبر از عالم غیب بیـاره، ما چطور با حقایقی غیر از اون چیزهایی کـه مـی بینیم یـا احساس مـی کنیم، آشنا مـی شدیم؟ بله، اگر خاتم پیـامبران بـه رسالت برانگیخته نشده بود، امروز اثری از تمدن درخشان اسلامـی و برترین فرهنگ، یعنی فرهنگ اسلامـی نبود و به بیـان دیگه، از این همـه دستاوردهای مادی و معنوی درون این جهان پهناور، خبری نبود. خدا رو شکر مـی کنیم کـه با بعثت رسول اکرم(ص) بر ما منت گذاشت و ما رو از امت او قرار داد.
شاعر بلندآوازه، نظامـی، درباره مـهربانی و نیک خواهی فرستاده خدا، محمد مصطفی(ص)، بـه نکته زیبایی اشاره مـی کنـه و مـی گه:
بر همـه سر خِیل و سَر خِیر بود
قطب گران سنگ سبک سیر بود
شمع الهی ز دل افروخته
درس ازل که تا ابد آموخته
بار امانت رسالت به منظور پیـامبر آن قدر مـهم بود کـه حاضر نشد آن را با ثروت های مادی و به فرموده خودش ماه و خورشید هم عوض کنـه. ازاین رو، پیـامبر درون راه اجرای رسالتش، سختی های بسیـاری تحمل کرد و برای هدایت انسان ها و ابلاغ پیـام توحید، بیش از طاقت خود تلاش مـی کرد. که تا جایی کـه خدا درون چند مورد بـه اون حضرت خطاب کرد: �از اینکه مشرکان ایمان نمـی آورند، تو شاید خود را تباه سازی�. [12]خود حضرت نیز فرموده کـه هیچ پیـامبری درون راه رسالت خود، مثل من سختی ندیده.
حالا وظیفه ما مسلمان ها و امت پیـامبر درون قبال زحمات آن بزرگوار و پیـام بعثت چیـه؟ ما چطور و کی مـی تونیم بـه خواسته پیـامبر کـه همون پیـام بعثته، عمل کنیم؟
پیـام مـهم بعثت، تحوله. تحول و چرخش کامل از همـه انحراف ها و بدی ها بـه سوی نیکی ها و ارزش های اسلامـی و قرآنی کـه ره آورد بعثته. پیـام بعثت، تلاش همـیشگی و خستگی ناپذیر اونـهاییـه کـه به اسلام و پیـامبرش ایمان آوردن. ما مسلمان ها وظیفه داریم درون هرجا و هر زمان کـه هستیم، محیط خودمون رو از آلودگی، سستی، تبعیض و پلیدی پاک کنیم و دنیـا رو بـه محیطی امن و پاک تبدیل کنیم که تا در پرتو آموزه های آسمانی رسول خدا(ص) درون دنیـا و آخرت، دل شاد و پیروز باشیم.
چراغ راه
امام خمـینی(ره):اصل بعثت چه هست؟ نزول وحی یعنی چه؟ این ها از اموری هستند کـه سربسته و دربسته باقی مـی ماند. آنچه کـه ما از بعثت مـی توانیم بفهمـیم، برکاتی هست که از این پدیده حاصل شده است.[13]
امام خمـینی(ره):انگیزه بعثت، نزول وحی و نزول قرآن هست و انگیزه تلاوت قرآن، تزکیـه هست که دل مصفا گردد و قابلیت فهم کلام خدا را پیدا کند.[14]
آیت الله خامنـه ای:هر انسان مسلمانی وظیفه دارد کـه بعثت نبوی را درون زندگی شخصی و دنیـای خود تحقق ببخشد و با ایمان و عمل و حرکت بـه سمت هدف هایی کـه در بعثت نبی اکرم(ص) وجود داشته است، خود را بـه بهشت سعادت الهی و معنوی واصل و نائل کند.[15]
آیت الله خامنـه ای:روز بعثت تحقیقاً بزرگ ترین روز درون تاریخ بشریت است؛ روز ولادت برجسته ترین و شریف ترین مفاهیم و ارزش هاست... .آنچه خدای تعالی بـه وسیله بعثت، درون درجه اول بـه انسان ها مـی دهد، ذکر و تذکر و به خود آمدن انسان است.[16]
نکته ها
بعثت رسول خدا(ص)، حکایت پایـان یـافته ای نیست. حکایت امروز و فردای ماست. همـه انسان های دیروز و امروز و فردا مخاطب اویند کـه فرمود: �قولوا لا اله الا الله تفلحوا� آری! رستگاری، نتیجه حتمـی توحید است.
بعثت رسول خدا(ص)، از نظر تاریخی، فقط یک بار و در چهارده قرن پیش رخ داده است، ولی این حادثه، برخلاف دیگر حوادث تاریخی و دیگر بعثت ها، یک حادثه تمام شده نیست، بلکه فرآیندی هست که همواره دوام و جریـان دارد.
قرآن کریم درون آیـه 164 سوره آل عمران مـی فرماید: �لَقَدْ مَنّ اللّهُ عَلَی الْمُؤْمِنینَ إِذْ بَعَثَ فیـهِمْ رَسُولاً...؛ خداوند با بعثت پیـامبر بر مؤمنان منت گذاشت...�؛ یعنی خداوند درون مـیان تمام نعمت هایش، یک نعمت را نعمت بزرگ معرفی مـی کند کـه همان نعمت بعثت است. �منت�، کـه در آیـه شریفه آمده، بـه معنای نعمت بزرگ است، نـه بـه معنای چیزی بـه رخ کشیدن خداوند درون بین نعمت های از قبیل آب، آسمان آفتاب، و بعثت و زنده شدن روح و جان آدمـیان را نعمت بزرگ مـی شمارد.
مسئله بعثت پیـامبر اسلام، پیش از ظهور آن حضرت مطرح بوده هست و بسیـاری از اهل کتاب و اعراب مشرک با آن آشنایی قبلی داشته اند. بـه تصریح قرآن، بشارت ظهور پیـامبر خاتم(ص) درون تورات و انجیل آمده بود. درون این کتاب ها بـه ویژگی های رسول اکرم(ص) و یـارانشان نیز اشاره شده بود.
در آیـات شریفه قرآن، انتساب بعثت بـه �الله� است؛ یعنی هم حشر مردگان، هم قانون مندی های خاص هستی و هم ارسال رسل کـه نشان از تسلط مطلق اراده و برنامـه خدا درون اداره جهان هستی است.
در کتاب شریف مفاتیح الجنان بـه برخی اعمال و مستحبات شب و روز مبعث اشاره شده کـه عبارت هست از: غسل، روزه گرفتن، بسیـار صلوات فرستادن، خواندن زیـارت حضرت رسول اکرم(ص) و امـیرالمؤمنین علی(ع)، خواندن نمازهای مستحب و دعاها.
زلال قلم
سلام بر بعثت، روز برانگیخته شدن خاتم رسولان و نقطه تحول انسان. درود بی پایـان خداوند بر مردی کـه از تبار ابراهیم بود؛ آن سان کـه بت و بت خانـه را شکست. هستی ما نثار تو، ای پیـام آور رحمت و صاحب خُلق عظیم! بعثت تو باران ناگهان رحمت بود کـه با قطره های خود این بوستان غمناک را نمناک کرد و شکوفه هایفروبسته را شکوفا ساخت. زمـین و اهل آن کـه بر اثر جهل و خرافات پیر شده بود، شاد شد و جوانی یـافت و کاینات، وجودی تازه یـافت. بعثت نور و تابش فروغ شمع الهی، جان ها را روشن و تن ها را بهاری کرد و شاخه شاخه گل پرورید و گلستان پدید آورد و بهار آفرینش آغاز شد.
فرشته وحی نزد من آمد،
گفت: بخوان!
گفتم: خواندن نمـی دانم.
مرا سخت بفشرد، بعد رها کرد و گفت: بخوان!
گفتم: چه بخوانم؟
گفت: بخوان: �اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الّذی خَلَقَ...�
بخوان بـه نام پروردگار تو کـه آفرید.
خواندم.
او مرا واگذاشت.
گویـا درون دل من کتابی نوشته شده بود.
از غار بیرون آمدم. چون بـه مـیان کوه رسیدم، آوایی از آسمان شنیدم کـه مـی گفت: ای محمد! تو فرستاده خدایی و من، جبرئیلم.
رو بـه آسمان کردم. فرشته را درون صورت مردی دیدم کـه هر دو گام خود را درون افق آسمان نـهاده هست و مـی گوید: ای محمد! تو فرستاده خدایی و من، جبرئیلم.
ایستادم؛ بـه او نگاه مـی کردم. نـه پیش مـی رفتم و نـه پس. چون روی خود را از او برمـی گرفتم و به آسمان مـی نگریستم، همـه جا او را مـی دیدم... .[17]
کوتاه و گویـا
بعثت، انقلاب بزرگ بر ضد جهل، گمراهی، فساد و تباهی است.
مبعث، پیـام آور عدالت و کرامت انسانی است.
پیـام مبعث، خروج انسان از ظلمت و حرکت بـه سوی نور است.
بزرگ ترین و زیبا ترین ره آورد مبعث، قرآن کریم است.
بعثت، تجلی انوار الهی طلوع خورشید درخشان خاتمـیت است.
عید سعید مبعث، آغاز راه رستگاری و طلوع تابنده مـهر هدایت و عدالت، بر همگان مبارک باد.
بعثت محمد مصطفی(ص)، تفسیر چگونـه زیستن به منظور انسان است.
معنویت و توجه بـه مبدأ آفرینش مـیوه بعثت رسول الله است.
بعثت، روز توحید و آزادگی است. روزی کـه با بعثت محمد(ص)، جهانی مبعوث شد.
بعثت، انفجار نور درخشان الهی، درون ظلمات جهل و خرافات بود.
بعثت، نشانـه مـهرورزی خدا با خاکیـان و باران رحمت بی حد او بر زمـینیـان است.
بعثت، امـید انسان بـه فردایی روشن است.
بعثت، روز شکست اهریمن و شرک و روز جهانی شدن دین اسلام است.
بعثت، بهار آفرینش است.
شعر
خاستگاه نور
غروبی سخت دلگیر است و من بنشسته ام اینجا
کنار غار پرت و ساکتی تنـها
که مـی گویند: �روزی روزگاری، محیط وحی خدا بوده است،
و نام آن حرا بوده است
برون از غار، ذهن خسته و تنـهای من، چون مرغ نوبالی
کنار غار، از هر سنگ، هر صخره، پَرَد بر صخره ای دیگر
و مـی جوید بـه کاوش های پی گیری، نشانی های مردی را
و پیدا مـی کنم گویی نشانی ها کـه مـی جویم:
همان است، اوست
یتیم مکه، چوپانک، جوانک، نوجوانی از بنی هاشم
و بازرگان راه مکه و شامات
امـین، آن راستین، آن پاکدل، آن مرد
و شوی برترین بانو؛ خدیجه
نیز آن کو سخن جز حق نمـی گوید و غیر از حق نمـی جوید
و بت ها را ستایشگر نمـی باشد
و اینک این همان مرد اَبَرمرد است
�محمد� اوست.
ردایی بر تن هست او را،
و مـی بینم کـه بنشسته ا ست چونان چون همان ایـام
همان ایـام کاین ره را بسا بسیـار مـی پیمود،
و تنـها مـی نشست اینجا
غمان مکه مشؤوم آن ایـام را با غار مـی نالید...
و مـی بینم تو گویی رنگ غمگین کلامش را، کـه مـی گوید:
�خدای کعبه�، ای یکتا!
درونم را پذیرا باش، ای برتر و بشنو آنچه مـی گویم
پیـام درد انسان های قرنم را ز من بشنو
پیـام تلخ بچگان خفته اندر گور
پیـام رنج انسان های زیر بار وز آزادگی مـهجور
پیـام آن کـه افتاده هست در گرداب
خدای کعبه، ای یکتا!
فروغی جاودان بفرست، کاین شب ها بسی تار است...
بدین هنگام
کسی، آهسته، گویی چون نسیمـی، مـی خزد درون غار
محمد را صدا آرام مـی آید فرود از اوج
و نجواگونـه مـی گردد، بعد آنکه مـی شود خاموش.
و من درون فکر آنم کاین چه بود، از کجا آمد؟!
که ناگه این صدا آمد:
�بخوان�!....
اما جوابی برنمـی خیزد.
محمد سخت مبهوت هست گویـا، ... کاش مـی دیدم!
صدا با گرم تر آوا و شیرین تر بیـانی باز مـی گوید:
�بخوان�!...
اما محمد همچنان خاموش
پس از سکوت اما کـه عمری بود گویی گفت:
�... من خواندن نمـی دانم!�
همان باز پاسخ داد:
بخوان!�
و او مـی خواند، اما لحن آوایش،
به دیگرگونـه آهنگ است،
صدایی گو خدارنگ است
مـی خواند
درودی مـی تراود از لبم بر او
درودی گرم
غروب هست و افق گلگون و خوش رنگ است
و من بنشسته ام اینجا؛ کنار غار پرت و ساکت تنـها
که مـی گویند: �روزی، روزگاری محیط وحی خدا بوده است
و نام آن حرا بوده است�...
علی گرمارودی
هر دم صلوات بر جمالش
به بـه که چه روز خرم آمد
مبعوث نبی اکرم آمد
بس عید فرا رسید بی شک
عیدی نبود چنین مبارک
از بعثت او جهان جوان شد
گیتی چو بهشت جاودان شد
این عید بـه اهل دین مبارک
بر جمله مسلمـین مبارک
از غیب ندا رسید او را
آن ذات خجسته نکو را
کای ذات نکو پیمبری کن
برخیز و به خلق رهبری کن
چون قدر و مقام رهبری یـافت
در کوه �حرا� پیمبری یـافت
بشنید چو این ندا محمد
شد خاتم انبیـا، محمد
هر روح کـه دور از بدی شد
با آمدنش محمدی شد
قانون حیـات و هستی آورد
آیین خداپرستی آورد
پیدا چو شد آن جمال هستی
بشکست اساس خودپرستی
با بعثت آن نبی مرسل
بتخانـه بـه کعبه شد مبدل
هر دم صلوات بر جمالش
بر احمد و بر علیّ و آلش
صد شکر بـه دین آن جنابم
قرآن مقدسش، کتابم
خوشبختی کـه امت اوست
در سایـه دین و رحمت اوست
از عرش، مَلَکَ دهد سلامش
شد ختم پیمبری بـه نامش
ای داده ز ماه که تا به ماهی
بر پاکی ذات تو گواهی؛
در شأن تو گفت ایزد پاک
لولاک لما خلقت الافلاک
ای بر سر هر پیمبری تاج
یک قصه توست شام معراج
قرآن کریم، حجت توست
خوشبختی کز امت توست
عباس شـهری
بعثت نور
از حرا آیـات رحمان و رحیم آمد پدید
با نخستین حرف، قرآن کریم آمد پدید
صوت �اقرا باسم ربک� مـی رسد بر گوش جان
یـا کـه از غار �حرا�، خُلق عظیم آمد پدید
نغمـه �یـا ایـها المدثر� از جبرئیل بین
یک جهان رحمت بـه ما از آن کلیم آمد پدید
سید امّی لقب بر دست قرآن مـی رسد
یـا بـه گمراهان، صراط مستقیم آمد پدید
قصه لولاک باشد شاهد گفتار من
یعنی امشب عالِمِ راز قدیم آمد پدید
در حرا بر مصطفی امشب شد از حق جلوه گر
آنچه اندر طور سینا بر کلیم آمد پدید
نغمـه الله اکبر از حرا که تا شد بلند
بت پرستان را بـه تن لرزش ز بیم آمد پدید
گر قریش او را یتیمـی خواند، اما درون جهان
بس شگفتی ها از این دُرِّ یتیم آمد پدید
منجی نوع بشر دارای آیـات مبین
صاحب خلق خوش و لطف عمـیم آمد پدید
بود اگر باغ جهان پژمرده از توفان جهل
حال بر این بوستان خرم نسیم آمد پدید
گشت مبعوث آن کـه عالم زنده شد از کیش او
فاش گویم مُحییِ عظم رمـیم آمد پدید
حب و بغض او نشانی از بهشت و دوزخ است
قصه کوته، صاحب نار و نعیم آمد پدید
ثابت خراسانی
صلوات بر محمد
خوش رحمتی هست یـاران، صلوات بر محمد
گوییم از دل و جان، صلوات بر محمد
گر مؤمنیّ و صادق، با ما شوی موافق
کوریّ هر منافق، صلوات بر محمد
در آسمان فرشته، مـهرش بـه جان سرشته
بر عرشْ خوش نوشته: �صلوات بر محمد�
ای نور دیدة ما، خوش مجلسی بیـارا
مـی گو، خوشی خدا را، صلوات بر محمد
مانند گل شکفتیم، دُرّ لطیف سفتیم
خوش عاشقانـه گفتیم صلوات بر محمد
گفتیم با دل و جان با عاشقان و خوبان
شادی روی یـاران، صلوات بر محمد
شاه نعمت الله ولی
بهترین افراد
پیـامبر صلى الله علیـه و آله: أَلا اُنَبِّئُکُم بِخیـارِکُم؟ قالوا:
بَلى یـا رَسولَ اللّه . قالَ: أَحسَنُکُم أخلاقا المُوَطِّئون اَکنافا، الَّذینَ یَألِفونَ ویُؤلَفونَ؛
آیـا شما را از بهترین افرادتان خبر ندهم؟ عرض د:
چرا، اى رسول خدا. حضرت فرمودند:
خوش اخلاق ترین شما، آنان کـه نرمخو و بى آزارند، با دیگران انس مـیگیرند و دیگران نیز با آنان انس و الفت مى گیرند.
(غررالحکم، ج6، ص441، ح10926
[saeidi-shahed.ol2.ir - خبرنامـه تهذیب همدان پادگان احمد بن موسی ویکی پیدیا]
نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Wed, 29 Aug 2018 17:16:00 +0000